اثر ضد افسردگی بادرنجبویه (Melissa officinalis) در آزمون شنای اجباری
Masoumeh Emamghoreishi, mohammad sharif talebianpoor
چکیده:
سابقه و هدف: در طب سنتی ایران و سایر طب سنتی، اثر ضد افسردگی برای بادرنجبویه (Melissa officinalis) مشخص شده است. با این حال، مطالعاتی که اثر ضد افسردگی آن را نشان دهد، وجود ندارد. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی اینکه آیا عصاره آبی و اسانس برگهای بادرنجبویه (Melissa officinalis) دارای فعالیت ضد افسردگی در موشها است یا خیر، انجام شد.
مواد و روشها: تأثیر تجویز تحت مزمن دوزهای مختلف عصاره آبی (25، 75، 150، 300 میلیگرم بر کیلوگرم یا آب؛ 10-9=n) و اسانس (10، 25، 75 ،150، 300 میلیگرم بر کیلوگرم) کیلوگرم یا روغن بادام؛ n=9-10) رفتارهای بی حرکتی، کوهنوردی و شنا در آزمون شنای اجباری مورد ارزیابی قرار گرفت. فلوکستین (20 میلی گرم بر کیلوگرم) و ایمی پرامین (15 میلی گرم بر کیلوگرم) به عنوان داروهای مرجع استفاده شد. علاوه بر این، اثر هر دو آماده سازی گیاهی بر فعالیت خود به خودی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: تمام دوزهای عصاره آبی مورد استفاده در این مطالعه، کاهش قابل توجهی در بیحرکتی همراه با افزایش رفتار کوهنوردی ایجاد کرد که مشابه مواردی بود که با ایمی پرامین مشاهده شد. اسانس باعث کاهش وابسته به دوز در بی حرکتی و افزایش صعود در تمام دوزهای مورد مطالعه نسبت به گروه کنترل شد. تنها بالاترین دوز (300 میلی گرم بر کیلوگرم) اسانس افزایش معنی داری در رفتار شنا نشان داد. عصاره آبی، اما نه اسانس، فعالیت خود به خودی را به صورت وابسته به دوز کاهش داد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که بادرنجبویه (Melissa officinalis) دارای فعالیت ضدافسردگی مشابه با ایمی پرامین است که ممکن است ارزش بالینی بالقوهای برای درمان افسردگی داشته باشد.
Abstract:
Background: In Iranian and other traditional medicines, an antidepressant effect has been indicated for Melissa officinalis (Lamiaceae). However, studies showing its antidepressant effect is lacking. Therefore, the present study was undertaken to examine whether the aqueous extract and essential oil from leaves of Melissa officinalis have an antidepressant-like activity in mice.
Materials and Methods: The effect of subchronic administration of different doses of the aqueous extract (25, 75, 150, 300 mg/kg or water; n=9-10) and the essential oil (10, 25, 75, 150, 300 mg/kg or almond oil; n=9-10) on immobility, climbing, and swimming behaviors were evaluated in the forced swimming test. Fluoxetine (20mg/kg) and imipramine (15 mg/kg) were used as reference drugs. Additionally, the effect of both plant preparations on spontaneous activity was examined.
Results: All doses of the aqueous extract, used in this study, produced a significant reduction in immobility along with an increase in climbing behavior which is similar to those which have been observed with imipramine. Essential oil caused a dose dependent reduction in immobility and an increase in climbing at all studied doses, compared to control group. Only the highest dose (300mg/kg) of essential oil showed a significant increase in swimming behavior. The aqueous extract, but not the essential oil, decreased spontaneous activity in a dose dependent manner.
Conclusion: The results of this study suggests that the Melissa officinalis possess an antidepressant-like activity similar to imipramine which may have a potential clinical value for treatment of depression.