تاثیر زنیان(Trachyspermum ammi) بر سوءهاضمه عملکردی، شدت استئاتوز و آنزیمهای کبدی در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی: کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور
چکیده:
سابقه و هدف: کبد چرب غیرالکلی از بیماریهای شایع جهان است که شیوع آن در ایران 21/5 تا 31/5 درصد گزارش شده و هنوز درمان قطعی برای آن مشخص نشده است. بذر زنیان در طب سنتی ایران به عنوان هضم کننده و مقوی کبد کاربرد داشته است. اين مطالعه با هدف مقايسة تأثير عصارة آبي بذر زنيان در مقايسه با دارونما در بهبود هضم معده و درمان بيماري كبد چرب غيرالكلي انجام شده است.
مواد و روش ها: در اين مطالعه كارآزمايي باليني دوسوكور، 55 فرد مبتلا به كبد چرب غيرالكلي به طور تصادفي (تخصيص بلوك تصادفي) به دو گروه دريافت كننده دارو ( 27 نفر) و دارونما ( 28 نفر) تقسيم شدند. تمامي افراد دو گروه علاوه بر آموزش سبك زندگي و تغذيه، روزانه سه عدد كپسول 500 ميلي گرمي (زنيان يا دارونما) به مدت 8 هفته دريافت كردند. سطوح آنزيم هاي كبدي، ميزان استئاتوز كبد، سوءهاضمه و شدت آن و شاخص هاي تن سنجي در ابتدا و انتهاي نسخه مطالعه تعيين شد. تجزيه و تحليل آماري توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام گرفت.
یافته ها: بیشتر بیماران (72/7 درصد) در گروه سنی 30 تا 50 سال قرار داشتند. هر دو گروه از نظر ویژگی های دموگرافیک با یکدیگر یکسان بودند. در انتهای 8 هفته مداخله سطح ALT(0/001>p)، میزان استئاتوز کبدی (RR=2/49, p=0/033) و شدت سوءهاضمه (p=0/025) در گروه دارو نسبت به دارونما بهبود معناداری نشان داد. ولی علی رغم کاهش معنی دار سطح آنزیم AST در هر دو گروه، در بین دو گروه معنی دار نبود(p=0/098). وزن و شاخص توده بدنی(BMI) در انتهای مطالعه در هر دو گروه، دارو (p=0/016) و دارونما (p=0/007) کاهش معنی دار یافت اما نسبت دور کمر به باسن (WHR) فقط در گروه دارو کاهش معنی دار پیدا کرد.(p=0/011).
نتیجه گیری: با توجه به اینکه مصرف کپسول زنیان در بهبود نسبی بیماری کبد چرب غیر الکلی موثر است، می توان استفاده از آن را در درمان بیماران مبتلا توصیه کرد.
Abstract:
Background and Purpose: Non-alcoholic fatty liver disease (NAFLD) is one of the most common diseases in the world with prevalence of 21.5% to 31.5% in Iran. No definitive treatment has yet been determined. Trachyspermum ammi (Carum copticum) commonly known as ‘Ajwain’ have long been used in traditional Persian medicine (TPM) as a digestive and liver tonic. The purpose of this study was to compare the effect of aqueous extract of C. copticum seeds with placebo in improving dyspepsia and treatment of NAFLD.
Methods and Materials: Fifty-five patients with NAFLD were randomly divided into two groups: drug (n = 27) and placebo (n = 28). All subjects in both groups received three 500 mg capsules (Drug or placebo) daily for 8 weeks in addition to lifestyle modification education.
Liver enzyme levels, liver steatosis, dyspepsia and its severity and anthropometric indices were determined at the beginning and end of the study. Statistical analysis was performed by SPSS 21 software.
Results: The majority of patients (72.7%) were in the age group of 30-50 years. Both groups were similar in demographic characteristics. At the end of 8 weeks of intervention, ALT level (p <0.001), hepatic steatosis (RR = 2.49, p = 0.033) and dyspepsia severity (p = 0.025) were significantly improved in the drug group. However, despite a significant decrease in AST enzyme levels in both groups, it was not significant between the two groups (p = 0.098). Weight and body mass index (BMI) were significantly decreased at the end of the study in drug (p = 0.016) and placebo (p = 0.007) groups, but waist-hip ratio (WHR) decreased only in the drug group (p = 0.011).
Conclusion: Since the use of Carum copticum capsules is effective in the relative improvement of non-alcoholic fatty liver disease, its use in the treatment of patients can be recommended.