عبدالعلی موسوی زاده، راضيه جعفری حاجتی، فرزانه غفاری، شبنم خاتمی، نيكي وكيلی ظهير، محسن ناصری
چکیده:
مقدمه: به علت اثربخشي كم درمان هاي موجود در ترك اعتياد و عوارض نامطلوب داروهاي صناعي، ميتوان حركت به سمت استفاده از روش فارماكولوژي معكوس جهت توليد داروي كم هزينه تر، مؤثرتر و كم خطرتر را به عنوان يك راهكار مفيد در نظر گرفت. هدف: با توجه به تاريخچه ي طولاني طب سنتي ايران در زمينه تشخيص و درمان بيماري ها از جمله اعتياد، اين تحقيق با نگاه به متون اصيل طب ايراني، به بررسي مطالعات حيواني و باليني گياه تاتوره و فرآورده ي حب الشفا جهت درمان اعتياد به ترياك می پردازد.
روش بررسي: اين مقاله شامل سه بخش ميباشد: بررسي متون طب ايراني، مطالعات حيواني و كارآزمايي باليني.
نتايج: در متون طب ايراني دو شيوه اصلي فارماكولوژيك براي درمان عادت به افيون، تدريج و تعويض بيان شده است. در تحقيقات صورت گرفته، اثر تاتوره بر كميت هاي سندرم ترك فارماكولوژيك موش صحرايي نسبت به متادون معني دارتر بود. مطالعات سم شناسي حب الشفا هيچگونه عارضه جانبي و آسيب بافتي نشان نداد. مطالعات حيواني تفاوت معني داري در امتياز كل داده ها بين گروه متادون و حب الشفا نشان نداد. مطالعات باليني حب الشفا بر روي علائم ترك بيماران مبتلا به مواد اپيوئيدي حاكي از اثر اين فرآورده در كنترل علائم محروميت و افسردگي نسبت به دو گروه دارونما و كلونيدين بود. اثر حب الشفا به عنوان درمان نگهدارنده در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد افيوني باعث كاهش وسوسه، اضطراب و افسردگي نسبت به دارونما در طول زمان شد.
نتيجه گيري: نتايج مطالعات نشان دهنده اثربخشي حب الشفا در تمامي فازهاي درمان اعتياد ميباشد. البته براي اثبات اين يافته ها نياز به مطالعات بيشتر ميباشد.